بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، رضا رضالو، سرپرست کاوش باستانشناختی محوطه باستانی قیزیلقیه امروز سهشنبه ۲۱ آذر ۹۶ با اعلام این خبر و اشاره به نیاز انجام کاوشهای علمی باستانشناسی در استان اردبیل گفت: «در بسیاری از دورههای پیش از تاریخی و تاریخی این حوزه که اغلب به عنوان حوزه شرقی شمال غرب معرفی میشود، مجهولات بسیاری وجود دارد که برای روشن شدن آنها، باید در کنار مطالعات کتابخانهای، بررسیها و کاوشهای علمی میدانی نیز انجام شود.»
به گفته این باستانشناس، اگرچه برخی از کاوشهای صورتگرفته در این حوزه در گذشته بهصورت پروژه نجاتبخشی بودهاند و ممکن است چنین کاوشهایی در آینده نیز ادامه پیدا کند، با این حال، همین کاوشهای نجاتبخشی نیز به بسیاری از پرسشها و مجهولات پیش روی ما پاسخ دادهاند و کاوش محوطه باستان قیزیل قیه نیز از چنین امری مستثنا نیست.
رضالو با تأکید بر این نکته که کاوش در این محوطه، باعث افزایش دانش درباره دوره تاریخی اشکانی در شمال غرب ایران و ویژگی استقرارهای این دوره در این منطقه شده است، گفت: «محوطه باستانی قیزیلقیه، براساس آثار سطحی و یافتههای کاوش متعلق به دوره اشکانی است.»
این دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی به آغاز کاوشهای باستانشناسی در این محوطه با مجوز ریاست پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و پژوهشکده باستانشناسی اشاره کرد و افزود: «با توجه به آثار سطحی برجایمانده از معماری برج و باروهای آن کاوش در محوطه شروع و برای دریافت بیشترین اطلاعات از هر کارگاه، ترانشههای کاوش در ابعاد بزرگ و در نقاط مختلف محوطه ایجاد شد.»
او در ادامه افزود: «بخشی از کارگاهها بر روی دیوارهای دفاعی و همچنین برجهای قرار گرفته بر روی این دیوارها متمرکز شد و برخی از آنها به فضای بین این دیوارها و سایر ترانشهها برای دریافت اطلاعات از ساختارهای درونی، در مرتفعترین بخشهای محوطه و در موقعیتهای متفاوت نسبت به هم ایجاد شدند.»
او با بیان این نکته که وسعت این ترانشهها از ۲۵ مترمربع تا ۲۲۵ مترمربع متغیر بوده است، گفت: «این درحالی است که برخی از این کارگاهها بهدلیل دریافت اطلاعات بیشتر، به طرفین گسترش پیدا کردند.»
به گفته این باستانشناس، از کارگاههایی که در راستای دیوارهای دفاعی محوطه ایجاد شدند، اطلاعات ارزشمندی از نحوه ساخت دیوار و کاربست انواع سنگها در آن به دست آمد.
نمایان شدن دیواری بزرگ
او افزود: «در یکی از این کارگاهها، دیوار بزرگی نمایان شد که در آن قطعات سنگهای آهکی تراشخورده به طول ۱۲۰ و به ارتفاع ۹۰ سانتیمتر بهصورت خشکهچین و چیدمانی منظم را در میانه شیب دامنه جنوبی محوطه ایجاد کردند.»
رضالو گفت: «تنها نمای جنوبی این ساختار قابل تشخیص است که بهعنوان نمای بیرونی آن محسوب میشود و در بخشهای شمالی، اجزای تشکیلدهنده آن قلوهسنگهایی به ابعاد متوسط ۱۵*۲۵*۲۵ سانتیمتر بوده که در نهایت از سمت شمال به بستر طبیعی محوطه در این بخش تکیه داده است.»
او با اشاره به شیب حدود ۱۵ درجه بهسمت جنوب در بستر طبیعی این بخش از محوطه گفت: «با توجه به شواهد موجود این ساختار را میتوان بهعنوان یک دیوار حائل شناخت تا یک دیوار دونما یا حصار.»
او افزود: «بهنظر میرسد کاربری دیوار حائل این لوکوس (هر نوع تغییر اعم از لایه و سازه)، برای ایجاد پشتیبانی بهمنظور تسطیح سطوح و تراسبندی سازه بزرگ بوده است.»
شناسایی خشتهایی در ابعاد مختلف
سرپرست کاوش باستانشناختی محوطه باستانی قیزیلقیه از شناسایی خشتهایی با ابعاد ۱۵*۴۰*۴۰ و ۱۵*۴۲*۴۲ سانتیمتری، در یکی از کارگاههای ایجادشده بر روی یکی از دیوارهای اصلی محوطه همجوار با فضای میانی دیوار خبر داد و گفت: «بهنظر میرسد علاوه بر سنگهای مختلف بهکاررفته در ساخت دیوار دفاعی، از خشت نیز برای ساخت بخشهایی از این دیوار بهره بردهاند.»
به گفته او، این خشتها با استفاده از ملاتی به رنگ قهوهای تیره به صورت منظم در کنار هم چیده شدهاند.
او در ادامه به شناسایی نمای داخلی یکی از دیوارهای اصلی محوطه در یکی دیگر از کارگاههای ایجاد شده اشاره کرد و گفت: «این دیوار شامل چندین رج تختهسنگ و قطعهسنگ بود که با استفاده از ملاط گلی ساخته شده بود.»
رضالو افزود: «ارتفاع باقیمانده از این دیوار در حدود ۱۶۰ سانتیمتر است.»
او با اشاره به اینکه بهطور کلی در این محوطه چندین دیوار بزرگ تودرتو برای پوشش فضاهای داخلی محوطه ساخته شده است، گفت: «قطر این دیوارها بزرگ و از ۶/۵ تا ۸/۵ متر متغیر بوده است.»
او افزود: «بهعلت استقرار دوباره این محوطه در دوره اسلامی، بخشهایی از دیوارهای اصلی و ساختارهای داخلی مورد تخریب و در برخی موارد الحاقاتی در جوار یا بر روی آنها ایجاد شده است.»
سرپرست کاوش باستانشناختی محوطه باستانی قیزیل قیه گفت: «در ساختارهای داخلی بناهای متأخرتر بسیاری از ساختارهای اشکانی محوطه را برش دادهاند به گونهای که در برخی موارد مصالح دورههای قدیمیتر در ساخت ساختارهای دوره اسلامی دوباره مورد استفاده قرار گر فتهاند.»
کشف اجاق، تنور و خاکستردان
او از دیگر موارد بهدستآمده در کاوش کارگاههایی که در بخشهای داخلی محوطه ایجاد شدهاند بهکشف اجاقها، تنورها، خاکستردانهای چالهای در کنار تنورها، زبالهدانیها، سیلوهای نگهداری مواد که در آنها بقایای مواد گیاهی بهدستآمده، اشاره کرد.
به گفته او، بسیاری از این چالهها بهصورت ساده و بدون هیچ ساختاری در کف فضاهای معماری این محوطه کنده شده و از آنها بهمنظورهای مختلف استفاده شده، همچنین بقایای سفیدرنگ مواد گیاهی در بسیاری از این سیلوها بهدست آمد.
او از کشف بقایایی از کفهای گچی و همچنین در یک نمونه بقایایی از یک گچبری که فقط بخش کوچکی از آن برجای مانده، در برخی از لایههای کاوش شده در برخی از کارگاهها خبرداد.
به گفته او، این کشف نشانگر استفاده از مصالح گچ در ساخت ساختارهای پارتی این محوطه است و از این لحاظ میتوان این محوطه را با بسیاری از محوطههای اشکانی کاوش شده در ایران و مناطق همجوار مورد مقایسه قرار داد.
رضالو محوطه باستانی قیزیلقیه را یکی از کلیدیترین محوطههای اشکانی ایران دانست و گفت: «وجود چنین محوطهای در این حوزه از شمال غرب را باید مرتبط با حوادث تاریخی دوره اشکانی در سدههای اول و دوم پیش از میلاد بهشمار آورد.»
او افزود: «با اوج گرفتن درگیریهای نظامی ایران و روم و همچنین تسلط به منطقه استراتژیک ارمنستان، بهنظر میرسد که استقرارهایی به صورت قلعهای و در فواصل منظم در بخشهای کوهستانی شمال غرب بهوجود آمده است.»
او با بیان اینکه وظیفه این ایستگاههای دفاعی به طور واضح مشخص نیست، گفت: «با این حال نظارت و سازماندهیهای دقیقی برای ایجاد چنین ساختارهایی وجود داشته است چراکه ایجاد چنین ساختارهای تدافعی عظیم، بدون نظارت یک سازمان مرکزی پیشرفته امکانپذیر نیست.»
انتهای پیام/